بيدارم و مي بينمت رويا به رويا
از پيش چشمم ميروي د نيا به د نيا
با تو ميان آب و آ تش آشتي بود
در آ تش است از رفتنت دريا به دريا
يکبار د يگر عشق را با خون نوشتند
تعبير لبخند تو را گلگون نوشتند
-- ----- ----- -----
يکبار د يگر عشق را با خون نوشتند
تعبير لبخند تو را گلگون نوشتند
تا د ست عشق از پيکر عاشق جدا شد
با د ست ليلا قصه مجنون نوشتند
اين کوچه ها بي تو هميشه بيقرارن
حس غريبي بين پا ييز و بهارن
رفتي ولي فکري به حال کوچه ها کن
بوي تو دارند و تو را اما ندارن
بيدارم و مي بينمت رويا به رويا
از پيش چشمم ميروي د نيا به د نيا
با تو ميان آب و آ تش آشتي بود
در آ تش است از رفتنت دريا به دريا
بيدارم و مي بينمت رويا به رويا
از پيش چشمم ميروي د نيا به د نيا
